ERMIAERMIA، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

نازنینم دوست دارم

روزای آخر سال ....

بهترینم امروز 28 اسفند 94 و آخرین روزای سال 94 و داریم سپری میکنیم . همیشه عاشق این روزای آخر سالم و دلم میخواد برم بیرون و هیجان و شوری که بین مردمه تماشا کنم و باشون شادی کنم. واسه همین از وقتی شما رو دارم سعی کردم با این آیین آشنات کنم و برات شرایط دیدن و هیجان آخر سالو با بردنت بیرون فراهم کنم... دو سه وزه که با خاله جون الیا و مامان جون میریم بیرون واسه خریدای آخر سال و خرید وسایل هفت سین . دیشب هوا بسیار سرد بود و برف میومد ولی خیابونا بازم تاحدودی شلوغ بود و مردم در حال خرید عید و هفت سین و ... چند روز پیش خاله جون الی یه گلدون کوچولو بهت دادن و مامان جونم گفتن باید ازش حسابی مراقبت کنی تا بزرگ ش...
28 اسفند 1394

چهار شنبه سوری ...

فرشته زیبا امسال شب چهارشنبه آخر سال مصادف بود با شب 26 اسفند که شما دقیقا 3 سال و نیمه شدی. همه مردم اصولا این شبو بخاطر فرهنگ ایرانی بودن و ماندگار بودنش برای نسل آینده  مثل شماها جشن میگیرن و آتیش بازی و فشفشه و ترقه و... مام امسال واسه این مراسم دعوت شدیم باغ دایی هادی . شما امسال کاملا ازین مراسم و بازیاش میفهمی و از دو روز قبل خوشحال بودی و منتظر که بریم باغ دایی. هممون با داییا و بچه ها به اضافه خونواده خانم دایی فرزانه اونجل بودیم و واقعا شب بیاد موندنی رو گذروندیم... از صبح 3 شنبه بارون میومد ولی عصرحدودای 5 که راه افتادیم به سمت کاهو بارون تشدید شد و موقع آتیش بازی که دایی هاشم...
26 اسفند 1394

روزای آخر سال ....

گل یکی یه دونه روزای اسفند تو هر خونه ای اصولا با خونه تکونی همراهه ... امسال ما خونه تکونیمونو روزای اول اسفند انجام دادیم و نیمه اسفند واسه کمک به مامان جون رفتیم و امروز هم خاله جون عادله خونه تکونی داشت که واسه شما و آرسین روز به یاد موندنی بود... خاله عادله آرسینو امروز آوردن خونه ما و شما و آرسین از صبح با من تنها بودین و حسابی بازی کردین و به منم با کاراتون هیجان دادید.اینقد خسته شدید که ظهر که عمو حسین اومدن دنبال آرسین ...اون فسقلی توراه خوابیده و شمام بعد رفتن آرسین یهو بیهوش شدی به روایت تصویر ....   بعد خونه تکونی خودمون و ارمیا بعد خونه تک...
19 اسفند 1394
1